تا اینکه توی اینستا بهم پیام داد و صحبت کردیم درباره ی اون مراسم و گفت مراسم بعدی رو بگو کجاست و میام و منم فلان جا میرم توام بیا و این صحبتا .
من اول پیش خودم گفتم ایول ، چه راحته ، شاید با همه همینطوری باشه که اصلا هم ایراد نداره . همچین دختری که صادق و راحت باشه و دختر و پسر براشون یکی باشه بین دوستاشون ، هزاربار می ارزه به دخترای آبزیرکاه که با همه هستن و ادا تنگارو در میارن . خلاصه .
ولی بعد از چند روز دیدم به یکی از دوستام به اسم شایان هم همینطوری راحت پیام داده و گفته که بیاین و منم میام و همون صحبتا . و رویا شد ، کراشِ شایان !
و البته بگم شایان یه پسری بود که هرکسی میخواست رل بزنه باهاش ، پولدار ، خوشتیپ ، مزدا3 ، خونه مجردی جای خوب و خلاصه خیلی آپشن های خوبی داشت . من و شایان گاهی درباره رویا و اینکه چرا به جفتمون داره اینجوری پی ام میده صحبت میکردیم و من یه روز خودم بهش گفتم بابا بهش پیشنهاد بده ، ببین چی میشه ، مرگ یه بار شیون هم یه بار .
بهش پیام میده و قرار میزارن . و نتیجه اینکه رویا میگه من دنبال رابطه ی کوتاه مدت و بی آینده نیستم و شایان میگه منم دنبال ازدواج نیستم اصلا و بهش فکر نمیکنم و خیلی منطقی از هم خداحافظی میکنن .
و من از این جریان با خبرم اما رویا نمیدونه !
، ,شایان ,یه ,هم ,رویا ,پیام ,و شایان ,و منم ,با همه ,میام و ,پیام داد
درباره این سایت