محل تبلیغات شما

اولین روزی که احساس کردم . سر کار بودم و توی حیاط کنار درخت ها قدم میزدم و بارون هم میومد ، و نشونه ای که یادمه این بود که بهونه ای پیدا کرده بودم واسه بیشتر نزدیک شدن بهش و ساخت یا کلیپ تبلیغاتی بود که گفتم نظر بده و باش و اونم استقبال کرد . 

پس از این به بعد میتونستم خیلی بیشتر باهاش حرف بزنم بدون اینکه ایرادی داشته باشه . یه قدم مثبت برداشته بودم . و البته نهایتا فکر میکردم این یه دوست داشتنه ساده س که کمی قلبمو قلقلک میده و بس !

حس امروز 7 اردیبهشت

من و مائده چطور بودیم

اولین باری که سوار ماشینم شد

یه ,ای ,باشه ,داشته ,رویا ,مثبت ,بودم و ,بود که ,بدون اینکه ,بزنم بدون ,حرف بزنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حجاب مظهر زیبایی